اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد ، خبرم کن
بهت قول نمی دم که می خندونمت...
ولی می تونم باهات گریه کنم
اگه یه روز خواستی بری ، حتما خبرم کن
قول نمیدم که ازت بخوام وایسی
اما می تونم باهات بدوم
اگه یه روز نخواستی به حرفای کسی گوش کنی
خبرم کن ...
قول می دم خیلی ساکت باشم
اما...
اگه یه روز سراغم رو گرفتی
و خبری نشد ...
بدون که طاقت دوریت رو نداشتم...
|
مگه من صدات نکردم ؛ دلمو فدات نکردم ولی تو باور نداشتی دلمو تنها گذاشتی باز مگه صدات نکردم ؛ اشکامو رسوا نکردم ولی چشماتم دروغ بود؛همه ی کارات دروغ بود |
عزیزم زندگی همیشه بهار نیست گاهی ابر خزان بر آن سایه می افکند و دست بی وفایی روزگار با وفا ترین دوستان را از هم جدا می کند اگر روزی چنین شد تو نیز به این نوشته بنگر وبخاطر خاطراتم اشک بریز... | |
|